نميتوانيم بهراحتي آدمها را بهخاطر رفتار اشتباهشان نقد كنيم. البته اكثر ما ظرفيت انتقادشدن نداريم ولي اگر انتقاد را يك موضوع دوسويه ببينيم، پذيرش انتقاد به مدل نقدكردن هم بستگي دارد. چهبسا آدمهايي كه با روش نرم و خوبي توانستهاند از بدترين اخلاقشان دست بردارند و خيليها هم بهخاطر شيوه بد انتقاد لجبازتر شدهاند. اگر ميخواهيم رفتار اشتباه كسي را به او بازتاب بدهيم، نقد كنيم؛ نق نزنيم.جوري نشويم كه نخستين اشتباه كسي را آخرين اشتباهش بدانيم. فرصت اشتباه به همه بدهيم و با هر اشتباه، تيغ تيزي روي آنها نكشيم. يكي از ملزومات انتقادكردن، شناخت است.قبل از شروع هر رابطهاي بايد طرف مقابل چه نگرشي نسبت به ما دارد.اگر ميدانيم كه مخاطب مورد نظر اصلا ما را قبول ندارد و خوش ندارد صدايمان را بشنود پس براي انتقادكردنش هم پيشقدم نشويم.
مطمئن باشيد كه اشتباه او تكرار ميشود. حالا اگر يكبار حواسش نبود و صدايش روي اربابرجوع بلند شد، به شما بياحترامي كرد و حرفي زد كه تا قبل از آن نميزده و مهمتر از همه اگر اثر پشيماني را در او ميبينيد، بيخيال شويد و بهخاطر همان يك اشتباه شخصيتش را با خاك يكسان نكنيد.
با پيشداوري انتقاد نكنيد. قبل از اينكه اعتراضتان را با صداي بلند به سمع و نظر او برسانيد دليل رفتارش را جويا شويد؛ اشتباه هميشه اشتباه است ولي مطمئن باشيد كه كارش فقط از نظر شما اشتباه نبوده و عرفا يا شرعا رفتار بدي است؛ ضمن اينكه آن رفتار، در واكنش به اشتباه ديگري از سوي شما نبوده است.
دور انتقاد كردن در جمع، ولو جلوي يك نفر ديگر را هم خط بكشيد. چيزي را كه براي خودتان نميپسنديد براي ديگران هم نخواهيد.
زمان مناسب را دريابيد. موقع عصبانيت، عجله و... وقت خوبي براي انتقاد نيست. زماني را كه براي هردوي شما مقدور باشد، انتخاب كنيد و بنشينيد سر حوصله صحبت كنيد. خيلي وقتها هم لازم است بهخودتان و او فرصت بدهيد تا او به شناخت بهتري از رفتار خودش و شما به انتخاب جملات بهتري براي بيان كردن برسيد.
انتقاد ما نبايد حس برتريجويي به او بدهد، با ذكر چند اشتباه از خودتان، هم نشان ميدهيد كه از نظر شما فقط او جنايت نميكند و هم حسن نيتتان را نشان خواهيد داد. در ذكر رفتارهاي اشتباه خودتان هم آنقدر زيادهروي نكنيد كه بياعتماد شود. خود شما دوست داريد يك آدم پر از خطا نقدتان كند؟
در لفافه حرفزدن خيلي بهتر از صريح و ركبودن است. ولي ديگر اصل حرف را آنقدر هم در لايههاي ايهام نپيچانيد كه اصلا متوجه منظورتان نشود. موضوع را خوب روشن كنيد و بگوييد كه چرا تصميم به گفتن اين موضوع گرفتهايد.
ابروهاي درهمرفته و چشمهاي تنگ شده و صورت گرفته را از هر طرف كه ببينيد يك آدم عصباني را نشان ميدهد تا آدمي كه دنبال تأثيرگذاري و اصلاح باشد. با روي گشاده نشان دهيد كه بيشتر از اينكه بهخاطر خودتان ناراحت باشيد، آن رفتار را براي شخص او نميپسنديد. البته لازمه آن هم گذشت قلبي شما قبل از صحبت كردن است.
از زبان نرم و محبتآميز غافل نباشيد. لحن خيرخواهي را به كلماتتان تزريق كنيد تا جلوي گارد گرفتن او را بگيريد. كلمات «هيچوقت و هرگز و هميشه» را اصلا بهكار نگيريد.
مقايسه كردن هيچ جا خوب نيست و اينجا به طريق اولي بدتر است.
قبل از شروع، به اين فكر كنيد كه انتقاد شما اصلا تأثيرگذار خواهدبود؟ رفتار او قابل تغيير است؟ اصلا باتوجه به شخصيتش تمايلي به تغييردادن رفتارش دارد؟
قبل از كشيدن تيغ تيز انتقاد، جلوي واكنش منفي او را با گرفتن اجازه صحبت درباره آن موضوع، بگيريد. شايد اصلا تمايلي به شنيدن نداشته باشد.
حواستان باشد زور نگوييد. چيزي كه بهنظرتان درست است را به زور به كرسي ننشانيد. اگر دلايل و توجيهات او براي اشتباهش كافي بود يا قول به جبران داد، ديگر شما هم موضوع را كش ندهيد.
روانشناس آماتور نباشيد. سخنراني و سرزنش شنيدن هم از حوصله خيليها خارج است. صرفا حرفهاي فيلسوفانه نزنيد. اگر راهكاري براي كمك به ترك عادتش داريد بيدريغ به او بگوييد.
نظر شما